چگونه ریشه های احساسی درد مزمن را رها کنیم


در سراسر جهان، از هر پنج نفر یک نفر از درد مزمن رنج می برد. این حدود 1.5 میلیارد نفر است که هر روز با درد از خواب بیدار می شوند[1].

مدل طب غربی به طور سنتی درد را با داروهای متعددی از جمله مواد افیونی و سایر داروهای کنترل درد درمان می کند. متأسفانه، به نظر می‌رسد هیچ یک از این درمان‌های سنتی به ریشه مشکل نمی‌رسند، و بسیاری از آنها مشکل بزرگ‌تری ایجاد می‌کنند – اعتیاد به داروهای مسکن.

چگونه ممکن است مشکلی که اینقدر گسترده است برای بسیاری از متخصصان بهداشت یک راز باقی بماند؟

در این مقاله یاد خواهید گرفت:

  • چگونه درد مزمن به ذهن شما متصل است
  • اینکه چگونه تجربیات آسیب زا می توانند به اندازه فیزیولوژی شما بر درد شما تأثیر بگذارند
  • حقیقت پشت درد مزمن (نکته: با درد حاد یکی نیست)
  • تاثیر طولانی مدت درد مزمن
  • ریشه درد کجاست و چگونه درد مزمن را یک بار برای همیشه التیام دهیم

درد مزمن: جایی که ذهن و بدن به هم می رسند

زنی که از گردن درد مزمن رنج می برد

در چند سال گذشته، محققان چیزی را کشف کرده‌اند که سیستم‌های پزشکی سنتی مانند آیورودا و طب سنتی چینی (TCM) برای هزاران سال می‌دانستند – هیچ ارتباطی بین ذهن و بدن وجود ندارد.

اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما این اطلاعات فوق العاده قدرتمند است. با درک مولفه های عاطفی و روانی درد، اکنون به ریشه مشکل دست پیدا کرده ایم.

از نظر درد مزمن، اکنون شاهد یک مدل جدید برای تحقیق به نام مدل بیوپسیکو اجتماعی درد هستیم. این مدل جدید درد را به عنوان یکپارچگی پویا بین عوامل فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی توصیف می کند که متقابلاً بر یکدیگر تأثیر می گذارند.[4].

مدل زیستی روانی-اجتماعی نشان می‌دهد که وقتی افراد مبتلا به درد مزمن، اسکن‌های تصویربرداری مغزی انجام می‌دهند، در مقایسه با افراد مبتلا به درد حاد، عکس‌ها در بخش‌های عاطفی مغز فعال‌تر هستند. این بدان معناست که درد مزمن نه تنها از مغز نشأت می‌گیرد، بلکه ریشه در مراکز احساسی شما دارد. با توجه به سیستم عصبی شما، درد مزمن بیشتر شبیه احساسی است که شما آن را احساس می کنید، نه تنها یک احساس ناخوشایند.

حقیقت پشت درد مزمن

درد مزمن در پشت

بسیاری از افراد، هم متخصصان بهداشت و هم افراد عادی، تصور می کنند که درد مزمن صرفاً دردی حاد است که برطرف نشده است. این بدان معنی است که درد مزمن مسیری مشابه با درد حاد را دنبال می کند که شامل التهاب، فعال شدن سیستم ایمنی و حساسیت بافتی است. تفاوت اصلی این است که درد مزمن طولانی است و درد حاد به سرعت برطرف می شود.

اما این فرض نادرست است.

در حالی که درک می شود که درد حاد یک هدف بسیار عملی دارد (به بدن خود هشدار دهید که چیزی اشتباه است)، درد مزمن به هیچ وجه هدف فیزیولوژیکی ندارد. در واقع، اکنون دانشمندان در حال کشف هستند که درد مزمن بسیار بیشتر از یک پاسخ فیزیولوژیکی است. همچنین ذاتاً روانی است[2].

برای برجسته کردن این تفاوت، اجازه دهید نگاهی به مسیرهای سیگنال دهی درد حاد در مقابل درد مزمن بیندازیم. تحقیقات نشان می دهد که سیگنال های درد حاد از نخاع بالا می رود تا به مغز برسد. بنابراین، این جنبه‌ای از بدن فیزیکی شماست که پیام درد ایجاد می‌کند و مغز شما را از آنچه در حال وقوع است آگاه می‌کند. از سوی دیگر، سیگنال‌های درد مزمن مسیر مخالف را دنبال می‌کنند – از مغز پایین می‌آیند و اغلب بدون هیچ محرک فیزیولوژیکی. به عبارت دیگر، درد مزمن اغلب از مغز شما می آید، نه بدن شما[3].

این تئوری را مطرح می کند که درد مزمن کاملاً فیزیکی است و دقیقاً از پنجره بیرون می آید.

چگونه درد حاد مزمن می شود

وقتی درد شروع می شود، دو مسیر وجود دارد که می تواند طی شود. رفع یا ایجاد درد مزمن.

در مورد درد مزمن، فرآیندی به نام حساسیت مرکزی رخ می دهد. با حساس‌سازی مرکزی، سیستم عصبی شما از طریق فرآیندی از بین می‌رود که شما را نسبت به درد هوشیارتر می‌کند و شما را در وضعیت واکنش‌پذیری بالاتری قرار می‌دهد. به عبارت دیگر، به طور کلی نسبت به درد حساس‌تر می‌شوید. این بدان معنی است که فعالیت ها یا ناراحتی های کمتر قابل توجه می توانند بزرگ شوند و سیگنال های درد غیر ضروری ایجاد کنند[5].

همانطور که آستانه درد شما کاهش می یابد، درد مزمن به وجود می آید، نه به دلیل حملات فیزیکی، بلکه به دلیل سیستم عصبی بیش فعال.

این روند دوباره نشان می دهد که پیدایش درد مزمن ذاتاً روانی است – نه فیزیکی.

اکنون اینجاست که همه چیز جالب می شود – تحقیقات نشان می دهد که حساسیت مرکزی بیشتر در افرادی که از قبل وضعیت عدم تعادل سیستم عصبی دارند، مانند افرادی که سطح استرس یا اضطراب بالایی دارند، رخ می دهد.

علاوه بر این، مطالعات نشان می‌دهد که آسیب‌های اولیه زندگی یا افسردگی بالینی پیش‌بینی‌کننده درد مزمن در آینده هستند[6].

به گفته دکتر بسل ون در کولک، محقق معروف تروما: «تحقیقات نشان داده است که در شرایط عادی، بسیاری از افراد آسیب دیده، از جمله قربانیان تجاوز جنسی، زنان کتک خورده و کودکان آزار دیده، سازگاری روانی اجتماعی نسبتاً خوبی دارند. با این حال، آن‌ها مانند دیگران به استرس پاسخ نمی‌دهند. تحت فشار، ممکن است احساس کنند (یا رفتار کنند) که انگار بار دیگر آسیب دیده اند.”

به عبارت دیگر، احتمال اینکه سیستم عصبی شما در پاسخ به درد (یا استرس) منفجر شود، بسیار بیشتر است، اگر به ترومای حل نشده ادامه دهید.

تاثیر دراز مدت درد مزمن

مگی فیلیپس، نویسنده کتاب معکوس کردن درد مزمن، توضیح می‌دهد: «صرف نظر از اینکه تروما به رویداد یا وضعیتی که منشأ درد آن‌ها است مرتبط باشد یا نباشد، داشتن یک وضعیت درد مزمن به خودی خود آسیب‌زا است.»

اگر دردی را تجربه کرده اید که به راحتی برطرف نشده است، می دانید که چقدر می تواند موذیانه باشد. این تنها احساس فیزیکی درد نیست که شما را تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه ناامیدی ناشی از عدم تعادل در بدن شما نیز برطرف نمی شود.

شاید شما نمی توانید فعالیت های عادی روزانه خود را انجام دهید، یا شاید مجبور شده اید سرگرمی را که شامل حرکتی است که دیگر نمی توانید در آن مشغول شوید، کنار بگذارید.

صرف نظر از اینکه درد شما کجاست یا چگونه شما را عقب نگه می دارد، درد مزمن می تواند به سرعت استاد زندگی شما شود – شما را در بدن خود زندانی کند.

بسیاری از افراد مبتلا به درد مزمن، با تسخیر درد بر ادراک آنها دچار عدم تعادل عاطفی مانند افسردگی، اضطراب، نوسانات خلقی و حتی چالش های شناختی می شوند. و البته، از آنجایی که سیستم عصبی شما به دلیل این تغییرات احساسی نامتعادل تر می شود، حساسیت مرکزی را تنظیم می کند و باعث اثر گلوله برفی درد و بدبختی می شود.

بنابراین، چگونه می توانید از این حلقه به ظاهر پایان ناپذیر خارج شوید؟

شما باید با جنبه عاطفی مقابله کنید. هدف شما باید از مدیریت درد به تنظیم سیستم عصبی حرکت کند.

رهایی احساسی به عنوان دریچه شما از درد مزمن

همانطور که آموخته اید، سیستم عصبی شما به شدت در درک شما از درد مزمن نقش دارد. هرچه درد طولانی‌تر شود، سیستم عصبی شما بیشتر درگیر می‌شود و هرچه سیستم عصبی شما حساس‌تر می‌شود، علائم درد را بیشتر می‌کنید.

در حالی که داروهای ضد درد ممکن است یک تسکین کوتاه مدت ایجاد کنند، اما رفع درد مزمن رویکردی جامع تری دارد.

برای برخی افراد، چرخه درد مزمن با آسیبی شروع شد که برطرف نشد و به مرور زمان به یک بار روانی تبدیل شد. با این حال، بیشتر اوقات، درد مزمن در نتیجه یک سیستم عصبی نامنظم ایجاد می شود که برای سیم کشی معیوب آماده شده بود.

بنابراین این سوال پیش می‌آید که چرا سیستم عصبی ما در وهله اول بی‌نظم است؟

سرراست ترین پاسخ: آسیب های حل نشده و چالش های عاطفی.

هنگامی که ما یک تجربه آسیب زا داریم یا حتی بدون اینکه به خودمان اجازه دهیم احساس خود را به طور کامل بیان کنیم، احساسات را پایین می آوریم، انرژی و درد این تجربیات در بدن ما ذخیره می شود و سیستم عصبی ما را خراب می کند. ممکن است بتوانید به خودتان بگویید که کارتان خوب است، اما ناخودآگاه بدن شما می‌داند که احساسات پردازش‌نشده‌ای وجود دارند که باید از بین بروند.

ممکن است بتوانید به خودتان دروغ بگویید، اما سیستم عصبی و ناخودآگاه شما همیشه در حال صحبت هستند – و تنها هدف آنها حفظ تعادل شماست. از بین بردن احساسات و آسیب ها مانند ساختن سد در رودخانه ای است که تند تند. این فقط یک مسئله زمان است که سد شکسته شود و هر چیزی که کنار زده اید با عجله بیرون بیاید. در همین حال، آن «سد» (سیستم عصبی شما) هر روز با برخورد آب به آن ضربه می زند.

برای رفع درد مزمن، باید سد را بردارید و به ذهن و بدن خود اجازه دهید تا احساسات شما را به طور کامل پردازش کند. نتیجه یک سیستم عصبی متعادل و سالم خواهد بود که دیگر برای درد آماده نیست و در عوض برای بهبودی آماده می شود.

سم زدایی احساسی: ذهن، بدن و انرژی شما در تعادل هستند

اگر مطالبی که در اینجا خوانده اید با شما همخوانی دارد، ممکن است زمان سم زدایی عاطفی فرا رسیده باشد.

برای بسیاری از مردم، ایده کاوش در گذشته و رهاسازی احساسات یک فکر ترسناک است. چه احساسی خواهید داشت؟ آیا می توانید آنچه را که پیش می آید تحمل کنید؟ اگر فقط اوضاع را بدتر کند چه؟

من اینجا هستم تا به شما بگویم که سم زدایی عاطفی نباید یک فرآیند دردناک باشد. در واقع، هنگامی که با تمرکز بر انرژی، فیزیولوژی و سلامت روانی خود به یکباره رویکردی جامع را برای رهاسازی احساسات در نظر می گیرید، رهاسازی آسیب ها و احساسات قدیمی طبیعی و آسان می شود. شما آسیب را دوباره زنده یا دوباره تجربه نمی کنید.

دقیقاً به همین دلیل است که من را ایجاد کردم برنامه سم زدایی عاطفی. در این دوره، شما را از طریق روش‌های مختلف راهنمایی می‌کنم که بر هر سه جنبه شما (ذهن، بدن و انرژی) تأثیر می‌گذارد و راهنمایی گام به گام برای رها کردن آرام الگوهای گیر کرده قدیمی ارائه می‌کند.

بسیاری از مردم در سفر درمانی خود احساس ناامیدی می‌کنند و اغلب پاشنه‌های پاشنه‌شان را می‌کشند، زیرا نمی‌توانند تلاش‌های ناموفق دیگری را تحمل کنند. این به دلیل این واقعیت است که تقریباً تمام روش‌های درمانی موجود در خارج فقط بر یک یا دو مورد از سه ستون تمرکز دارند.

در برنامه سم زدایی عاطفی ما با رها کردن احساسات گیر کرده ای که شما را در یک حلقه نگه می دارند به ریشه درد عاطفی شما می رسیم. در این برنامه شما:

  • عدم تعادل را از بین ببرید و به ریشه مشکلات سلامت جسمانی که سال ها با آن دست و پنجه نرم می کنید برسید.
  • خلق و خوی خود را بهینه کنید، به شما این امکان را می دهد که صبح با احساس سبکی، شادی و هیجان در مورد روز پیش رو از خواب بیدار شوید.
  • انرژی خود را تقویت کنید، انرژی منفی را که مانع شما می شود آزاد کنید و نشاط و انگیزه خود را بازیابی کنید.
  • سلامت کلی خود را بهبود بخشید (هضم، سلامت قلب و حتی سلامت پوست).
  • ذهن خود را تقویت کنید، به شما اجازه می دهد واضح تر فکر کنید و در زندگی خود حضور بیشتری داشته باشید.

ما به ریشه درد عاطفی شما می رسیم، آگاهی و درک را در آنجا به ارمغان می آوریم، و سپس در اعمالی شرکت می کنیم که به شما امکان می دهد از گذشته خود رها شوید. با انجام این کار، سیستم عصبی شما در نهایت به مهلتی که انتظارش را می کشید، می رسد و درد مزمن فضایی را خواهد داشت که باید برطرف شود.

بردن

همانطور که طب مدرن همچنان با مدل سلامت ذهن-بدن همراه می شود، ما شاهد پیشرفت های شگفت انگیزی در بهبود شرایط مختلف از جمله درد هستیم.

اگر با درد مزمن دست و پنجه نرم می‌کنید، احتمالاً از بسیاری از گزینه‌هایی که امتحان کرده‌اید که خیلی خوب کار نمی‌کنند یا راه‌حلی طولانی‌مدت برای درد ایجاد نمی‌کنند، ناامید شده‌اید. هر بار که دردتان شعله ور می شود، رگه های اضطراب را احساس می کنید و دیواری دور خود ساخته اید تا از تحریک دردتان محافظت کنید.

خبر خوب این است که راهی برای خروج از چرخه درد وجود دارد. با تمرکز بر روی سیستم عصبی و رها کردن احساساتی که شما را در تنش نگه می‌دارند، سلامت روانی و جسمی شما می‌تواند راه خود را برای بازگشت به تعادل پیدا کند. اگر راه‌حل‌های فیزیکی زیادی را امتحان کرده‌اید، اما هنوز درد دارید، وقت آن رسیده است که روی رهایی عاطفی تمرکز کنید.

انجام آن به تنهایی می تواند سخت باشد، و بسیاری از مردم حتی نمی دانند که از کجا شروع کنند تا احساسات قدیمی را رها کنند. اگر آماده ایجاد تغییرات بزرگ هستید اما نمی دانید از کجا شروع کنید، با ثبت نام در انجمن من به انجمن من بپیوندید برنامه سم زدایی عاطفی و متوجه خواهید شد که با رها شدن بار عاطفی قدیمی که ممکن است علت اصلی درد شما باشد، درد شما شروع به از بین رفتن خواهد کرد.

*این اظهارات توسط FDA بررسی نشده است. برنامه سم زدایی عاطفی برای تشخیص، درمان، درمان یا پیشگیری از هر بیماری در نظر گرفته نشده است. این برنامه جایگزین هیچ دارویی یا روش درمانی تجویز شده توسط پزشک شما نیست.